جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴ - ۱۱:۴۰

دکتر محسن شاطرزاده

مدیرعامل شرکت فن آوران انرژی پاک مجری اولین نیروگاه 100 مگاواتی بادی در شهرستان خواف استان خراسان


عضو هیات علمی ؛ استادیار

English Version

یادداشت هفته - دکتر شاطرزاده

غرب آسیا : هژمونی آمریکا یا نفوذ ایران؟
  • ۱۴۰۴/۸/۱۹ - ۰۱:۳۵
  • توسط محسن شاطرزاده

* غرب آسیا : هژمونی آمریکا یا نفوذ ایران؟ چگونگی حفظ هژمونی محور مقاومت در منطقه غرب آسیا (با تاکید بر حوزه‌‌های سیاسی، فرهنگی، رسانه و نخبگان)

 

محسن شاطرزاده

سفیر اسبق ایران در برزیل

۱۸ آبان ۱۴۰۴

 

شرایط پیچیده حاکم بر جهان امروزی ، حکایت از ظهور و بروز پیچ تاریخی مهمی دارد که مقدمه ایجاد نظم جدید جهانی است . اما موضوع اصلی این است که ما در کجای سیاست بین الملل قرار داریم ، جانمایی ایران در نظم جدید جهانی چگونه خواهد بود و چه باید کرد؟

 

۱- نظم جدید جهانی و انتقال قدرت از غرب به شرق و خارج شدن امنیت بین الملل از انحصار آمریکا و ورود بازیگران جدید به صحنه امنیت بین الملل اقتضا می‌کند که ایران به عنوان یک بازیگر موثر در نظم جدید جهانی ، سهم خود را در تامین امنیت بین‌الملل خصوصا در منطقه غرب آسیا و آسیای میانه و شبه قاره و قفقاز ، ترسیم کرده و برای بدست آوردن آن با تمام وجود بکوشد.

 

۲- ظهور مثلث قدرت چین ، روسیه و ایران و افول هژمونی آمریکا و افول قدرت جهانی دلار ، ضرورت هماهنگی و تقسیم نقش جهانی سه کشور قدرتمند در رایزنی های مداوم را اقتضا می‌کند  (مشابه کنفرانس یالتا بعد از جنگ جهانی دوم) و در این تقسیم نقش جهانی باید امنیت منطقه غرب آسیا و آسیای میانه و شبه قاره و قفقاز و حتی خلیج فارس به ایران سپرده شود.

 

۳ - هر چند روسیه در مناقشه غرب آسیا ، در پازل اسرائیل و آمریکا بازی خواهد کرد (دلایل متعددی برای این موضوع وجود دارد از جمله حضور ۲ میلیون نفر یهودی روسیه در اسرائیل و لابی قوی یهودیان در دومای روسیه) ولی هم اکنون آمریکا و روسیه در حوزه های آفریقا ، آمریکای لاتین ، اوراسیا ، بریکس و شانگهای رقابت جدی با یکدیگر دارند.

 

۴- ترامپ دو هدف را در موضوع فلسطین و محور مقاومت دنبال می‌کند: الف : شکستن اقتدار جبهه مقاومت و حمله به پر و بالهای ایران در منطقه (حزب الله ، حماس ، انصارالله ، جهاد اسلامی، مقاومت اسلامی عراق و ....) و به رخ کشیدن اقتدار و سلطه آمریکایی و تثبیت هژمونی آمریکا در غرب آسیا ب : مقابله با نظم جدید جهانی و شکستن حلقه اتصال مثلث چین و روسیه و ایران با گسستن ضعیف ترین عضو این حلقه یعنی ایران .

 

۵- ترکیه هر چند موقتا در رقابت با ایران در سوریه موفق شده است و همسویی این کشور با آمریکا و رژیم صهیونیستی ، فشار را بر محور مقاومت بیشتر کرده و حل مسئله فلسطین را پیچیده تر کرده است ولی حاکمان این کشور مسیر دشواری را در سوریه خواهند داشت و بعید است به راحتی بتوانند خود را در سوریه تثبیت کنند . سابقه و خاطره ترک ستیزی اعراب سوریه در سال‌های قبل از جنگ جهانی اول می‌تواند دوباره احیا شود و به مبارزه اعراب سوری برای اخراج ترکهای نو عثمانی منجر شود.

 

۶- تلاش‌های غرب و آمریکا با هدف تغییر ساختار قدرت در منطقه غرب آسیا(مانند غزه و لبنان) و کنترل و کاهش نفوذ منطقه‌‌ای ایران و حفظ موازنه قدرت در غرب آسیا به نفع رژیم صهیونیستی و بهره‌گیری از کشورهای عربی میانه‌رو و وابسته به آمریکا در منطقه غرب آسیا به منظور مقابله با افزایش قدرت و نفوذ جمهوری اسلامی ایران و تسریع روند عادی‌سازی روابط به نفع رژیم رژیم صهیونی (طرح پسا غزه و مقاومت‌زدایی) همگی حکایت از عزم راسخ آمریکا و غرب برای پیروزی در این جنگ تمدنی دارد . این جنگ ، یک جنگ وجودی و یک مقابله هویتی و تمدنی بین تمدن لیبرال دموکراسی غربی و هویت مقاومت اسلامی نشات گرفته از انقلاب اسلامی ایران می‌باشد که در نهایت یکی از آن دو باید نابود شود و دیگری باقی بماند . قطعا بر اساس بشارات قرآنی و اسلامی این تمدن اسلامی است که باقی خواهد ماند و باطل نابود خواهد شد.

 

۷- انقلاب اسلامی ؛ الهام بخش مقاومت است. الهام بخشی به جای مغزها متوجه قلبهاست و با قلبها سخن می‌گوید. مقاومت تنها نسخه الهام بخش وحدت امت اسلام بوده و عامل شکست توطئه های استکبار و صهیونیزم می‌باشد.

 

۸- در اندیشه مقاومت و انقلاب اسلامی (اندیشه امام خمینی و امام خامنه‌ای) ، مردم پایه و اساس قدرت هستند و حکومت و دیپلماسی و همه امور حکمرانی باید با تکیه بر مردم و با قدرت مردمی باشد. فرهنگ مقاومت میراثی گرانبها از فداکاری و ایستادگی در برابر تهدیدات را در اختیار دارو . قدرت ایستادگی ایران در برابر دشمنان غدار الهام بخش جهانیان بوده و از دل سختی ها و فداکاری های جوانان و خانواده‌های شهدا شکل گرفت. این فرهنگ ایستادگی نه تنها در ایران بلکه در دیگر نقاط جهان نیز تاثیر گذار بوده است.

 

۹- برخی از مقوم‌های قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر الهام بخشی عبارتند از :

- فطری بودن ارزش‌های مقاومت ،

- قدرت نرم انقلاب و جمهوری اسلامی و تبدیل شدن به هژمون جهانی مردم پایه در نظم جدید جهانی ،

- توسعه قدرت مردم پایه ایران و هژمونی ایران در نظم جدید جهانی .

 

۱۰- به اذعان مقامات آمریکایی ؛ استراتژی ایران اخراج آمریکا از منطقه است و آمریکا قدرت بازدارندگی‌‌اش را از دست داده‌است. قدرت بازدارندگی، عمق نفوذ راهبردی و تاب‌آوری ایران در برابر کارزار فشار حداکثری باعث شده تا بار دیگر آمریکایی‌ها به ضعف و شکست سیاست‌های خود در برابر ایران اعتراف کنند. واقعیت آن است که :

 الف - ضعف مدیریتی و سیاسی آمریکا، شکست پروژه‌های بین‌المللی، اختلافات داخلی و مشکلات اقتصادی و اجتماعی این کشور،

 ب - تاب‌آوری و پایداری ایران در برابر فشار حداکثری آمریکا و کارزار تحریم‌های شکننده،  

ج - موفقیت جمهوری اسلامی ایران در دیپلماسی منطقه‌ای و نقش راهبری آن در جبهه مقاومت در عراق، سوریه، لبنان، یمن،  

د - تعامل ایران با سایر کشورها به‌ویژه اتحاد راهبردی با کشورهای چین و روسیه و اعضای بریکس ،  باعث شده تا سیاست‌های آمریکا در مواجهه با ایران به شکست منتهی شود. ضعف و شکنندگی آمریکا در حوزه‌های داخلی و خارجی و بحران‌هایی که‌گریبانگیر آن‌هاست به‌ویژه استیصال آنان در برابر بازدارندگی جمهوری اسلامی به‌قدری مسلم و انکارناپذیر شده که خود مقامات، رسانه‌هاواندیشکده‌های آمریکایی صریحاً به آن اعتراف می‌کنند.

 

«میچ مک‌کانل»، رهبر جمهوری‌خواهان مجلس سنا با بیان اینکه راهبرد ایران بیرون راندن آمریکا از خاورمیانه است گفت که "بعد از خروج آمریکا از افغانستان، ایران تلاش در راستای تحقق این هدف را مضاعف خواهد کرد" . مک‌کانل گفت: «راهبرد ایران این است که با استفاده از خشونت ایالات‌متحده را از خاورمیانه بیرون براند. جای تعجب ندارد که آنها بعد از عقب‌نشینی تحقیرآمیز دولت از افغانستان و ناتوانی در پاسخ دادن به نظامیان آمریکا استفاده از این راهبرد را مضاعف خواهند کرد.»

 

«کنث فرانک مک‌کنزی» رئیس ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا موسوم به سنتکام نیز مدعی شد: «ایران تهدید اصلی پیش روی سنتکام در خاورمیانه و کانون تمرکز ما است. آمریکا و ایران همچنان در وضعیت‌بازدارندگی مداوم هستند و تهران تلاش می‌کند آمریکا را مجبور به اقدام کند.»

 

۱۱- الزامات اخراج آمریکا از منطقه : آنچه مسلم است آمریکا هرگز بنا ندارد از منطقه خارج شود مگر اینکه به مرحله استیصال رسیده و مجموعه هزینه و ریسک حضور آمریکا در منطقه آنچنان افزایش یابد که همانند افغانستان با فضاحت مجبور به فرار و ترک منطقه شود . برای رسیدن آمریکا به این مرحله از استیصال باید یک مجموعه از اقدامات صورت پذیرد :

الف- فشارمداوم ؛ همه جانبه ؛ هماهنگ و سخت نظامی و غیر متقارن به نیروهای آمریکایی توسط نیروهای مقاومت و ایجاد اشتغال ذهنی مداوم در ذهن نظامیان آمریکایی و سردمداران آنها و سلب آسایش روحی و روانی از اشغالگران و عاصی کردن آنها.

ب- محکومیت و فشار همه جانبه و تهاجم نرم و رسانه‌ای بر علیه آمریکا و شوراندن افکار عمومی بر علیه آمریکا و ترویج فضای نفرت عمومی بر علیه آمریکا.

ج- فشار همه جانبه حقوقی و پیگیری محکومیت آمریکا در همه مجامع بین المللی از طریق طرح دعواهای حقوقی با بکار گیری وکلای شجاع و مستقل بین‌المللی. د- تلاش بر مطالبه جهانی کشورهای مستقل مبنی بر خروج آمریکا از منطقه و حمایت از فلسطین با طرح دائمی موضوع در اجلاسهای غیر متعهدها ؛ اجلاسهای متعدد منطقه ای ؛ اجلاسهای پیمان های بریکس ؛ شانگهای ؛ اکو ؛  آلبا و مرکوسور  ؛ اجلاسهای حقوق بشری و مجمع عمومی سازمان ملل با حضور نمایندگان غزه و فلسطین .

 

۱۲ - واقعیت این است که آنچه در غرب آسیا بین ایران و محور مقاومت از یک سو و آمریکا و نظام لیبرال دموکراسی غربی و رژیم صهیونی از طرف دیگر در جریان است ، جنگ اراده ها‌ست نه جنگ نظامی . جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت در این جنگ اراده ها با قدرتمندی و با عنایات و الطاف الهی بر دشمن غدار پیروز شده و قدرت خود را بر نظام لیبرال دموکرات غرب تحمیل خواهند کرد . خوب است مقایسه‌ای بین امروز و ۲۰ سال پیش بعد از واقعه ۱۱ سپتامبر داشته باشیم . بعد از واقعه ۱۱ سپتامبر آمریکا به افغانستان و عراق و چند کشور دیگر حمله و آنها را اشغال کرد و بیش از ۳۵ پایگاه نظامی در اطراف ایران ایجاد کرد ولی امروز با فضاحت از افغانستان فرار کرده ، در حال اخراج از عراق بوده ، پروژه آمریکایی داعش شکست خورده و همه اینها با اراده ایران بوده است ؛ ولی در مقابل جمهوری اسلامی ایران نفوذ منطقه‌ ای خود را تا مدیترانه گسترش داده و محور مقاومت به مرکزیت ایران در لبنان و عراق و فلسطین و یمن و سوریه و دیگر کشورهای خاورمیانه تعیین کننده شده است .  واقعیت این است که اراده ایران مبنی بر اخراج کامل آمریکا از همه منطقه خارمیانه است و امروز این اراده در حال تحقق است و اخراج آمریکا از منطقه به منزله فروپاشی و نابودی رژیم نامشروع اسرائیل است .

 

این آشفتگی و سراسیمگی آمریکا و بلوک غرب نشان از یک واقعه مهم دارد که در حال وقوع است و همه به خوبی می‌دانند که ایران نقطه تعیین کننده این حوادث در آینده خواهد بود. 

با آمریکای ترامپ چه باید کزد؟
  • ۱۴۰۴/۸/۱۴ - ۱۳:۰۱
  • توسط محسن شاطرزاده

* با آمریکای ترامپ چه باید کرد؟

 

محسن شاطرزاده

۱۳ آبان ۱۴۰۴

 

۱ - ترامپ نیازمندی شخصی دارد لذا باید با علاقه های او با بی محلی یا طنز گونه برخورد کرد ( در سفر آسیایی او با چاپلوسی برخورد کردند).

 

۲- ترامپ دوست دارد نقش مرد دیوانه را بازی کند لذا در مقابل دیوانه بازی‌های او باید نقش دیوانه را بازی کرد و صداها را بلندتر از صدای ترامپ به همگان رسانید.

 

۳- ترامپ فریبکار است و در پشت هر گفته او طرح فریبکارانه‌ای نهفته است لذا باید همیشه هوشیار بود و به هیچ حرف او اعتماد نکرد.

 

۴- ترامپ دروغگویی بی پروا و بی حیا است لذا باید با ظرافت دروغهای او را برملا کرد و با او تحدی کرده و او را هجو کرد.

 

۵- ترامپ خودشیفته و مغرور است لذا باید در هر کجا که ممکن است شاخ او را شکست تا از غرور خود پایین بیاید.

 

۶- ترامپ عاشق پول و طلاست لذا باید دسترسی او را به پول و طلا محدود کرد .

 

۷- ترامپ عربهای پولدار را برای دوشیدن می‌خواهد لذا باید به هر نحو ممکن کشورهای عربی خلیج فارس را به سوی ایران جلب کرده و از ترامپ دور کرد.

 

۸- ترامپ با نعره و عربده کشی به دنبال ترساندن کشورها است لذا باید پشتوانه محکمی برای کشورها درست کرد که کمتر از او بترسند.

 

۹- ترامپ همه را نوکر خود می‌داند لذا باید با ارتباطات نزدیک با کشورها عزت نفس و مقاومت را در بین سران کشورها تقویت کرد.

 

۱۰- ترامپ طرح ابراهیم را طرح کلیدی خود برای حل مشکل خاورمیانه می‌داند و به هر دری می‌زند تا موفق شود لذا باید آلترناتیو طرح ابراهیم را تهیه کرده و در مقابل طرح ترامپ یارکشی کرد.

 

۱۱- ترامپ از ایران هراسی برای ابزار خود در جلب توجه همسایگان ایران تلاش می‌کند لذا باید علقه ها و ارتباطات با کشورهای همسایه را گسترده تر کرده و مردم آن کشورها را جذب ایران کرد.

 

۱۲- ترامپ زورگو و قلدر است اما در مقابل قدرت‌های بزرگ سر به زیر است و تمکین می‌کند لذا باید قدرتمندی خود را به رخ ترامپ کشید (موازنه قدرت)

 

 ۱۳- ترامپ قمار باز است و همیشه دنبال یک روزنه‌ای برای فریب و شکست رقیب است لذا باید دست او را خوانده و فرصت‌ها را از او گرفته و با او مقابله کرد.

 

۱۴- ترامپ خود را بهترین می‌داند و با تحقیر دیگران دنبال تسلیم آنهاست لذا باید بهترین داشته های کشور را به رخ ترامپ کشیده و او را تحقیر کرد ( مثال موشک و پهپاد شاهد)

 

۱۵- ترامپ نادان و کم اطلاع است و با غوغا سالاری سعی در پوشاند نقطه ضعف خود دارد لذا باید با مچ گیری از او ضعفهایش را به رخش کشید و او را ضعیف نشان داد .

 

۱۶- ترامپ عربده می‌کشد اما فردی ضعیف و ترسو است و از هزینه کردن می‌ترسد لذا باید هزینه او را زیاد کرد تا بازدارندگی ایجاد شود.

 

۱۷- ترامپ خودش یک رسانه است و با توییت‌های خود همیشه دنبال این است که روایت اول را در دست داشته باشد لذا باید باابتکار عمل و تقویت سیاست رسانه ای و سرعت اطلاع رسانی ، امکان روایت اول را از او گرفت و خودمان روایت اول را بگوییم.

 

۱۸ - آمریکا با رهبری ترامپ رو به سقوط است و اضمحلال آمریکا به دست ترامپ تحقق خواهد یافت لذا باید با جهاد تبیین و قدرت رسانه اینرا به گوش جهانیان رساند . امام راحل فرمود "همین مرگ بر آمریکا ، برای آمریکا مرگ می‌آورد"

,رقابت‌های اقتصادی جهانی و ادغام شرکتها در چین
  • ۱۴۰۴/۸/۶ - ۱۹:۵۱
  • توسط محسن شاطرزاده

رقابت اقتصادی جهانی و ادغام شرکتها در چین

 

محسن شاطرزاده

۶ آبان ۱۴۰۴

 

هجدهمین نشست کمیته دائمی چهاردهمین مجلس ملی نمایندگان خلق چین، بعدازظهر روز سه‌شنبه ۲۸ اکتبر ۲۰۲۵ (۶ آبان ۱۴۰۴) در تالار بزرگ خلق پکن به پایان رسید. برخی از دستور کارهای این نشست، بحث و بررسی در مورد اولویت‌های توسعه چین در دوره زمانی ۲۰۲۶ تا ۲۰۳۰ با هدف گذاری "گذار از کمیت به کیفیت" و "رشد اقتصادی ۵ درصدی" و "افزایش ۷.۲ درصدی بودجه دفاعی" و "اولویت‌ نوآوری‌های فناوری" و "توسعه هوش مصنوعی" و "رقابت اقتصادی جهانی" تعیین شده و علاوه بر آن و به منظور تسهیل هدفگذاریهای انجام شده ، به اصلاح چند قانون از جمله اصلاح قانون دریایی، اصلاح قانون ارگانیک ، اصلاح قانون کمیته‌های شهرنشینان، اصلاح قانون امنیت سایبری و اصلاح قانون مالیات حفاظت از محیط زیست پرداخته شد . رئیس جمهور شی جین‌پینگ نیز این تصمیمات را امضا و ابلاغ کرد.

 

متن کامل سند پیشنهادی کمیته مرکزی حزب کمونیست چین  در مورد اولویت‌های توسعه چین در دوره زمانی ۲۰۲۶ تا ۲۰۳۰ روز سه‌شنبه ۲۸ اکتبر سال ۲۰۲۵ منتشر شد.

 

بودجه دفاعی چین با افزایشی ۷.۲ درصدی نسبت به سال گذشته همراه شده که نشان‌دهنده تداوم سیاست‌های توسعه نظامی پکن است. دولت چین در شرایطی این اهداف را تعیین کرده که با کاهش سرعت رشد اقتصادی مواجه است. در همین راستا، مقامات پکن بر اجرای سیاست‌هایی با محوریت افزایش مصرف داخلی و تحریک تقاضا تأکید کرده‌اند. این اقدامات در کنار ارائه محرک‌های مالی، به‌عنوان راهکاری برای تقویت رشد اقتصادی و مقابله با فشارهای خارجی در نظر گرفته شده است.

 

یکی از سیاست‌های مورد تاکید برای رسیدن به رشد اقتصادی مطلوب و رقابت در فضای اقتصاد جهانی و مقابله با فشارهای اقتصادی ، سیاست ادغام شرکتهای بزرگ چینی است:

 

* تأسیس عظیم‌ترین کارخانه کشتی‌سازی در چین با ادغام ۲ کارخانه بزرگ چینبا ادغام دو کارخانه بزرگ کشتی‌سازی قصد دارد بزرگترین و عظیم‌ترین کارخانه کشتی‌سازی جهان را با دارایی ۵۶ میلیارد دلاری به نام خود ثبت کند. بورس اوراق بهادار شانگهای ادغام شرکت کشتی‌سازی دولتی چین (CSSC) و شرکت صنایع کشتی‌سازی چین (CSIC) را تأیید کرده است. این ادغام چشمگیر، زمینه را برای شکل‌گیری بزرگ‌ترین شرکت کشتی‌سازی جهان فراهم می‌سازد. شرکت جدید ادغام‌شده تحت عنوان CSSC، با دارایی‌هایی در حدود ۴۰۰ میلیارد یوان (۵۶ میلیارد دلار آمریکا) و درآمد سالانه‌ای بالغ بر ۱۳۰ میلیارد یوان، به بزرگ‌ترین کشتی‌ساز جهان تبدیل خواهد شد.

 

در سال ۲۰۲۴ شرکت‌های ادغام‌شده مجموعاً سفارش ساخت ۲۵۷ فروند کشتی به ظرفیت ۲۸.۶۱ میلیون تُن DWT ثبت کرده‌اند که معادل حدود ۱۷ درصد از کل سفارشات جهانی است. پس از تکمیل ادغام، گروه کشتی‌سازی دولتی چین حدود ۴۹ درصد از مالکیت شرکت ادغام‌شده را تحت عنوان CSSC حفظ خواهد کرد.

 

* خودروسازان دولتی چین ادغام می‌‌‌شوند

دولت چین با هدف تسریع در گذار به وسایل نقلیه الکتریکی و حذف رقابت‌های درون‌گروهی، در حال بررسی طرحی است که طی آن چانگان و دانگ‌فنگ تحت یک گروه هلدینگ مشترک قرار گیرند. در حالی که شرکت BYD با شتابی چشمگیر در حال گسترش سهم خود در بازار خودروهای برقی چین و جهان است، دولت این کشور به دنبال تقویت خودروسازان دولتی از طریق ادغام و بازسازی ساختار آن‌هاست. به نظر می‌رسد در گام نخست، ادغام دو خودروساز بزرگ دولتی چانگان و دانگ‌فنگ، عملی شود.این ادغام می‌تواند نقطه عطفی در صنعت خودروی چین باشد و آثار بلندمدتی در بازآرایی بازار خودروهای برقی این کشور داشته باشد.

 

در صورت نهایی شدن ادغام دو شرکت بزرگ چانگان و دانگ‌فنگ، گروه جدید حاصل از این ترکیب، می‌تواند از نظر حجم تولید خودروهای الکتریکی، حتی از BYD نیز پیشی بگیرد. این تصمیم بخشی از راهبرد کلان دولت چین برای افزایش قدرت رقابتی برندهای دولتی در برابر بازیگران خصوصی داخلی و خارجی است. سهام شرکت دانگ‌‌‌فنگ در بورس هنگ‌‌‌کنگ با جهشی خیره‌‌‌کننده تا ۸۵.۸‌ درصد رشد کرد. این افزایش چشمگیر پس از آن رخ داد که این خودروساز چینی از برنامه تجدید ساختار شرکت مادر خود خبر داد ، خبری که شایعات درباره احتمال ادغام خودروسازان دولتی چین را برانگیخت. دانگ‌‌‌فنگ اعلام کرد گرچه این تجدید ساختار ممکن است ترکیب سهامداران اصلی را تغییر دهد، اما مالک اصلی شرکت همچنان ثابت خواهد ماند.

 

همزمان، سهام این شرکت در بورس شانگهای نیز به سقف رشد روزانه ۱۰ درصدی رسید. در تحولی مشابه، شرکت چانگان ، دیگر خودروساز دولتی چین نیز از برنامه تجدید ساختار مشابهی خبر داد. این همزمانی باعث شد گمانه‌‌‌زنی‌‌‌ها درباره احتمال ادغام این دو غول خودروسازی قوت بگیرد. آمار نشان می‌دهد دانگ‌‌‌فنگ که با نیسان و هوندا همکاری می‌کند، در سال ۲۰۲۴ افت فروش ۱۱.۵ درصدی را تجربه کرد و تنها توانست ۱.۵۴ میلیون خودرو بفروشد. برای جبران این افت، دانگ‌‌‌فنگ و چانگان سراغ همکاری با شرکت فناوری هوآوی رفته‌‌‌اند. نتیجه این همکاری‌‌‌ها امیدوارکننده بوده است. برای نمونه، فروش خودروهای برقی Avatr که حاصل همکاری چانگان با هوآوی و CATL است، در سال ۲۰۲۴ دو برابر شد. همچنین فروش خودروهای Aito - محصول مشترک شرکت سرس (زیرمجموعه دانگ‌‌‌فنگ) و هوآوی - در همین سال ۳برابر افزایش یافت.

 

* ادغام شرکت‌های صنعت پانل‌های خورشیدی چین

رهبران صنعت مولتی‌میلیارد دلاری سلول‌های خورشیدی چین برای کنترل ظرفیت خواستار ادغام، تملیک و محدودیت‌های بیشتر رقبای داخلی شده‌اند، چرا که کشورهای غربی به‌ بهانه مازاد ظرفیت صنعتی در برابر صادرات چین مقاومت می‌کنند. انجمن صنعت فوتوولتائیک چین اعلام کرد که این انجمن در پی کاهش قیمت‌ها و «فشارهای عملیاتی» در زنجیره تأمین چین ، این پیشنهاد را مطرح کرده است وخواستار «پایان‌دادن به دور باطل رقابت» شده است تا شرکت‌ها راهی برای خروج آسان از بازار و برداشتن گام‌هایی برای حفاظت از دارایی‌های معنوی خود پیدا کنند.

 

سه حوزه‌ پانل‌های خورشیدی، خودروهای برقی، و باتری‌های لیتیوم-یون «سه حوزه نوین» چین شناخته می‌شوند، چرا که نمایانگر فاصله گرفتن این کشور از سه حوزه صادراتی قدیمی پوشاک، مبلمان، و لوازم خانگی هستند.

 

* ادغام های چین برای ایجاد غول‌های بانکی و اوراق بهادار جهانی   

  دولت چین در حال اجرای یک برنامه جامع برای ادغام بانک‌ها و شرکت‌های اوراق بهادار است؛ اقدامی که با هدف تقویت ثبات مالی، افزایش کارایی نظام بانکی و ایجاد نهادهای مالی قدرتمند با توان رقابت در سطح جهانی صورت می‌گیرد. این استراتژی در پاسخ به بحران طولانی‌مدت در بخش املاک و مستغلات چین و برای مقابله با شکنندگی‌های ساختاری نظام مالی کشور طراحی شده است.

 

در سال‌های اخیر، چین با انبوهی از مؤسسات مالی کوچک، پراکنده و بعضاً ناکارآمد روبه‌رو بوده است که نه‌تنها توان رقابت جهانی نداشتند، بلکه در مدیریت ریسک‌های داخلی نیز عملکرد ضعیفی از خود نشان داده‌اند. دولت چین با هدف ایجاد ساختاری متمرکز، کارآمد و مقاوم در برابر بحران‌های اقتصادی، سیاست ادغام را به عنوان ابزاری برای اصلاحات بنیادین در بخش مالی در نظر گرفته است.

 

* اهداف کلیدی این طرح:

۱.    کاهش تعداد مؤسسات مالی کوچک و پراکنده: با ادغام بانک‌ها و شرکت‌های اوراق بهادار، ساختار نظام مالی چین ساده‌تر و متمرکزتر می‌شود و زمینه برای مدیریت بهتر منابع و نظارت دقیق‌تر فراهم می‌گردد.

۲.    تقویت مدیریت ریسک و افزایش نظارت مالی: با ادغام چندین نهاد مالی در قالب یک ساختار بزرگ‌تر و توانمندتر، ظرفیت مدیریت ریسک به‌طور چشم‌گیری افزایش یافته و امکان نظارت مؤثرتر بر فعالیت‌های مالی فراهم می‌شود.

۳.    ایجاد بانک‌های سرمایه‌گذاری پیشرو در سطح جهانی: هدف نهایی از این سیاست، ایجاد مؤسسات مالی بزرگ و مجهزی است که بتوانند در سطح بین‌المللی رقابت کرده و از توسعه اقتصادی چین در بلندمدت پشتیبانی کنند. یکی از مهم‌ترین نمونه‌ها، ادغام دو شرکت بزرگ اوراق بهادار چین یعنی Guotai Junan و Haitong Securities است. این دو شرکت در نوامبر ۲۰۲۴ اعلام کردند که با یکدیگر ادغام خواهند شد و ارزش دارایی‌های ترکیبی آن‌ها به بیش از ۳۴۱.۵ میلیارد یوان (معادل حدود ۴۷.۱۳ میلیارد دلار آمریکا) خواهد رسید. این ادغام، آن‌ها را به یکی از بزرگ‌ترین بازیگران صنعت اوراق بهادار در چین تبدیل می‌کند و هدف مشترک آن‌ها ایجاد یک بانک سرمایه‌گذاری با توان رقابت در سطح جهانی است. این بانک می‌تواند نقش مهمی در تأمین مالی پروژه‌های بزرگ، چه در داخل و چه در سطح بین‌المللی ایفا کند. این ادغام‌ها همچنین می‌توانند جایگاه چین را در تأمین مالی بین‌المللی تقویت کرده و نقش این کشور را در فرآیندهای بازسازی بدهی‌های کشورهای در حال توسعه، به‌ویژه در چارچوب ابتکار کمربند و جاده  (BRI)، پررنگ‌تر کنند.

 

چین با این اقدام، به دنبال ساخت یک زنجیره تأمین مالی یکپارچه و جهانی است که نه‌تنها نیازهای داخلی را تأمین کند، بلکه در عرصه بین‌المللی نیز به عنوان رقیبی جدی برای مؤسسات مالی غربی، از جمله بانک‌های سرمایه‌گذاری در آمریکا و اروپا، ظاهر شود.

 

استراتژی چین برای ادغام مؤسسات مالی، تنها واکنشی کوتاه‌مدت به بحران املاک نیست، بلکه بخشی از یک چشم‌انداز بلندمدت برای بازطراحی معماری مالی کشور است. این سیاست می‌تواند زمینه‌ساز ایجاد ابرنهادهای مالی با ظرفیت جهانی باشد که قادرند نقش محوری در آینده نظام مالی بین‌الملل ایفا کنند.

 

اگرچه اجرای این سیاست با چالش‌هایی همچون مدیریت تغییرات سازمانی، مقاومت برخی نهادها، و ملاحظات نظارتی همراه است، اما در صورت موفقیت، چین می‌تواند طی یک دهه آینده، به جایگاه جدیدی در نظام مالی جهانی دست یابد.

 

* ادغام شرکت های معدنی چین

پکن به دنبال راه های جدیدی برای تحت فشار قرار دادن واشنگتن است. سال‌هاست که امریکا در معرض خطر قطع عرضه ۱۷ فلز کمیاب که برای تولید گجت‌های فناوری حیاتی هستند، قرار دارد. پکن تهدید ممنوعیت صادرات مواد کمیاب به آمریکارا مجددا اعلام کرده و در حال حرکت برای تشدید کنترل دولتی بر تولید خاک‌های کمیاب است. فلزات خاکی کمیاب قبلا توسط شش شرکت بزرگ چینی استخراج می شد و حزب کمونیست چین در حال ادغام دارایی های چندین شرکت دولتی برای ایجاد گروه فلزات کمیاب چین است. این غول معدنی جدید در استان جیانگشی مستقر خواهد شد. این امر به پکن قدرت می دهد تا اهرم بیشتری بر عرضه، و در نتیجه، قیمت این کالاهای فوق العاده ارزشمند که برای تولید تراشه ها و سایر اجزای مورد استفاده در محصولات با فناوری پیشرفته از رایانه ها تا سیستم های تسلیحاتی ضروری هستند، داشته باشد. واشنگتن مدت‌ها نگران آن است که پکن از کنترل خود بر ذخایر خاکی کمیاب برای اهداف استراتژیک استفاده کند.

 

* تشکیل سومین تولیدکننده بزرگ فولاد جهان با ادغام کارخانجات چینی فولادسازان بزرگ چین، آن‌استیل و بن گنگ رسماً روند ادغام خود را آغاز کرده‌اند تا به این وسیله سومین تولیدکننده فولاد جهان ایجاد شود. پس از تکمیل این فرایند ، شرکت ادغام شده همان نام آن استیل را خواهد داشت و ظرفیت تولید سالانه آن به ۶۳ میلیون تن فولاد خام خواهد رسید. به این ترتیب تولید فولاد شرکت جدید آن استیل از گروه اچ‌بی‌آی‌اس هم بیشتر شده و آن ‌استیل به دومین تولیدکننده بزرگ چین تبدیل خواهد شد و پس از چاینا باوئو و شرکت آرسلورمیتال سومین تولید کننده بزرگ فولاد جهان خواهد شد. انتظار می‌رود شرکت جدید آن استیل تا سال ۲۰۲۶ تولید خود را به ۷۰ میلیون تن در سال برساند و بیش از ۵۰ میلیون تن سنگ آهن خام به فروش برساند تا درآمد سالانه آن به ۴۶ میلیارد دلار برسد.

گفتگوهای بی‌حاصل حاصل : گفتگوهای برای گفتگو
  • ۱۴۰۴/۷/۵ - ۲۲:۵۴
  • توسط محسن شاطرزاده

* گفتگو های بی‌حاصل : گفتگو برای گفتگو ،

ضرورت انتقال مسئولیت مذاکرات هسته‌ای از وزارت امور خارجه به شورای عالی امنیت ملی

 

محسن شاطرزاده

۶ مهرماه ۱۴۰۴

این روزها به کرات صحبت از هنر دیپلماسی و گفتگو به میان می‌آید در صورتیکه واقعیت آن است که دیپلماسی بدون پشتوانه قدرت در میدان ، توهمی بیش نیست . قانون حاکم بر دنیای امروز ، قانون جنگل است و اخلاق و پایبندی به توافق ، عهد و پیمان در آن جایی ندارد . هر کس زور و قدرتش بیشتر است ، ظلم بیشتری می کند . آمریکا رسما در دکترین سیاست خارجی خود اعلام کرده که اخلاق جایگاهی در سیاست خارجی آن کشور ندارد و آنچه مهم است منافع آمریکاست که به هر قیمتی ولو کشتار انسانهای بی‌گناه و زیر پا گذاشتن عهد و پیمان و توافقات باید تامین شود .

 

گفتگوهای بی‌حاصل برجام ، گفتگوهای صلح فلسطین با میانجی گری قطر و مصر و گفتگوهای فریبکارانه ایران و آمریکا در عمان نمونه هایی از گفتگوهای بی‌حاصل است که صرفا گفتگو برای گفتگو بود و هیچ حاصلی در بر نداشت.

 

البته گفتگو‌ به عنوان ابزار می‌تواند و باید به کار آید ولی مهم آن است که به هنگام گفتگو با دشمن شیطان صفتی مثل آمریکا ، نباید به او اعتماد کرده و ضرورت دارد خط فریب و حیله گری او را با کیاست و هوشمندی کشف کرده و با ان مقابله کرد . مصیبت وقتی است که سیاستمداران ما به دشمنی مثل آمریکا اعتماد کرده و در کمال خوش خیالی پنج دور مذاکره انجام می‌دهند بدون اینکه متوجه خط فریب و نیرنگ دشمن شیطان صفت باشند و کشور را معطل مذاکرات کرده و قبل از دور ششم مذاکرات کشور را با حمله جنایتکارانه دشمن غدار مواجه می‌کنند و از آن مصیبت بار تر اینکه از این همه دغل بازی و فریب دشمن درس نگرفته و کماکان اصرار بر مذاکره به هر قیمتی و با دادن هر امتیازی دارند ولی باز هم در مذاکرات شکست خورده و منافع ملتی را به بازی گرفته و هزینه های مضاعف به کشور تحمیل می‌کنند و باز هم از هنر گفتگو و قدرت دیپلماسی سخن می گویند . زهی خیال باطل .

 

آمریکای ترامپ با شعار صلح از طریق قدرت و با تغییر نام وزارت دفاع آن کشور به وزارت جنگ ، بطور علنی اعلام جنگ در سطح جهان می‌کند و همه کشورها را زیر سلطه خود می‌خواهد ولی در همین ایام سیاستمداران ایرانی در نیویورک به گدایی مذاکره با ترامپ و آمریکای ترامپ مشغولند و حتی با کمال افتخار اعلام می‌کنند که حاضر به ملاقات با ترامپ در قبال رفع تحریم‌ها هستند که با تحقیر ترامپ مواجه شده و ملتی بزرگ را به مذبح شیطان برده و به حقارت می‌کشانند .

 

حقیقت آن است که غربگرایان و لیبرال‌های کشور آنچنان مرعوب آمریکا و غرب بوده و ذوب در غرب شده‌اند که حاضرند منافع ملی و اقتدار ملت را به پای آمریکا و غرب قربانی کنند و بیش از ۲۰ سال کشور را معطل توهمات پوچ خود کرده و باز هم با افتخار از قدرت خود در گفتگوها و هنر دیپلماسی صحبت می‌کنند و در این موضوع کتاب می‌نویسند و با هزینه بیت المال کتاب خود را به زبان‌های مختلف ترجمه کرده و به رایگان توزیع می‌کنند ، غافل از آنکه گفتگو بدون پشتوانه قدرت در میدان ، گفتگویی پوچ و بی‌حاصل و یک سرگرمی دیپلماتیک و صرفا گفتگو برای گفتگو است.

 

گفتگوهای جاری که از زمان برجام شروع شد ، کشور را در موضع انفعال و ضعف قرار داده و موجب جری‌تر شدن دشمن و حمله و تجاوز به کشورمان شد . واقعیت امروز جهان نشان میدهد که آمریکا و غرب جز زبان قدرت ، زبان دیگری را نمی‌فهمد .

 

صبر و انتظار بس است ، زمان آن فرا رسیده که سیاست خارجی کشور از حالت منفعلانه در آمده و سیاستی هجومی و فعال در قبال آمریکا و غرب در پیش گرفته شود . امروز پرونده هسته‌ای کشور امنیتی شده و نمی‌تواند سیاسی باشد لذا باید پرونده هسته‌ای کشور هم با نگاه امنیتی دنبال شود و پرونده هسته ای به همراه مسئولیت مذاکرات هسته‌ای از وزارت خارجه منفک شده و به شورای‌عالی امنیت ملی منتقل شود . وزارت امور خارجه هم به ده‌ها کار برزمین مانده خود بپردازد .

ضد کودتا
  • ۱۴۰۴/۷/۳ - ۰۱:۱۳
  • توسط محسن شاطرزاده

* ضد کودتا

 

محسن شاطرزاده

۲ مهر ماه ۱۴۰۴

 

سخنان مهم و تعیین کننده شب گذشته مقام معظم رهبری ، باطل السحر شیاطین داخلی و خارجی و برهم زننده نقشه های شوم دشمنان کشور و ملت و در یک کلام "ضد کودتا" بود.

 

امروز نظام اسلامی ایران ،پس از ۴۷ سال ، تحت رهبری داهیانه امامین انقلاب به درختی تنومند تبدیل شده و به چنان اقتدار و ثباتی رسیده که هر گونه مکر و حیله و نقشه دشمنان را به خودشان بازگردانده و نقش برآب می‌کند. نیم قرن دشمنی و فریب‌کاری آمریکای جنایتکار ، جنگ تحمیلی ۸ ساله صدام حسین با پشتیبانی و حمایت همه جانبه استکبار جهانی ، اقدامات تروریستی منافقین جنایتکار و گروهک‌های تجزیه طلب و خائن ، راه‌اندازی جنگ احزاب با مشارکت همه ضد‌انقلابهای داخلی و خارجی اعم از بهایی‌ها ، سلطنت‌طلبها ، منافقین ، گروه‌های معاند ، تجزیه‌طلبها و با حمایت همه جانبه سرویس‌های جاسوسی غربی ، حوادث پیچیده و سخت سال‌های ۱۳۷۸ ، ۱۳۸۸ ، ۱۳۹۸ ، ۱۴۰۱ و ۱۴۰۴ همه نشان از اوج عناد و دشمنی و خباثت دشمنان انقلاب اسلامی دارد ولی علیرغم بکارگیری تمام تلاش و توان خود ، تیرشان در مقابل این انقلاب الهی به سنگ خورده است.

 

حوادث۱۲ روزه ۲۳ خرداد تا ۴ تیر ماه سال جاری را قبل از اینکه با نام جنگ موسوم کنیم باید با نام "کودتا" از آن یاد کنیم ، کودتایی که یک سر آن در خارج از کشور و سر دیگر آن در داخل کشور بود. طراحی عملیات ، پشتیبانی ، تامین مالی و حمایت سرویس‌های امنیتی غربی و حمله وحشیانه و حضور عریان و بی‌پرده آمریکا و اسراییل جنایتکار و اروپای وحشی سهم دشمن خارجی و اغتشاش و شورش داخلی و سرنگونی نظام و تجزیه کشور سهم عوامل داخلی ضد انقلاب بود که با لطف الهی و وحدت و یکپارچگی مقدس مردم و رهبری داهیانه مقام معظم رهبری به شکست انجامید .

 

پس از حوادث پیچیده ۱۲ روزه ، دشمن خارجی و عوامل داخلی آن به توطئه های پیچیده و چند لایه خود ادامه دادند . اروپای وحشی به بهانه مکانیزم ماشه و آمریکای جنایتکار به فشار همه جانبه خود برای مذاکره مستقیم و اسراییل خبیث با حملات وحشیانه خود به مردم مظلوم غزه و هفت کشور اسلامی سوریه ، لبنان ، ایران ، قطر ، تونس ، یمن و عراق به تلاش خود برای تضعیف ایران اسلامی و محور مقاومت ادامه داده و در داخل کشور هم تفاله های داخلی استکبار جهانی با طرح موضوعات آزادی زندانیان سیاسی ، رفراندوم نظام سیاسی ، رهبری حسن روحانی ، FATF ، پالرمو ، CFT ، مذاکره با آژانس و اروپا ، کنسرتهای خیابانی هدفدار‌، فشارهای اقتصادی مضاعف بر مردم ، آزادی‌های فردی از نوع ولنگاری و ترویج فساد اجتماعی و در نهایت فشار برای مذاکره مستقیم با آمریکا و دراین روزهای اخیر هم ( و قبل از سفر رییس جمهور محترم برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل) با طرح موضوع غیر شرافتمندانه ملاقات و مذاکره آقای پزشکیان با ترامپ و فشار مضاعف بر آقای رییس جمهور ، اوج رذالت ، حقارت و بی‌شرفی خود را به نمایش گذاشته ، بلکه بتوانند بر تصمیمات راهبردی و داهیانه رهبری و نظام اثر بگذارند ولی زهی خیال باطل.

 

سخنان مهم و تعیین کننده شب گذشته مقام معظم رهبری قبل از ورود آقای پزشکیان به آمریکا و در میانه مذاکرات سیاسی آقای عراقچی با گروسی و سه کشور اروپایی و مذاکره بر سر شروط تحمیلی و قلدر‌مآبانه تروئیکای اروپایی ، تمامی رشته های کودتاچیان را پنبه کرده و نقشه شوم آنها را بر هم زد.

 

امروز در نیویورک فضای دیگری حاکم خواهد بود . آقای رییس جمهور متن سخنرانی خود را ویرایش کرده و با ادبیات انقلابی رهبر انقلاب هماهنگ خواهند کرد ، آقای وزیر امور خارجه در مذاکره با تروئیکای اروپایی قاطعانه تر صحبت کرده و هیچ امتیاز جدیدی به آنها و به آژانس نخواهد داد ، موضوع مذاکره مستقیم با آمریکا به تاریخ پیوسته و دیگر کسی از آن یاد نخواهد کرد و معامله بر سر غنی سازی کمتر از ۶۰ درصد صورت نخواهدپذیرفت. امروز روز عزای کودتاچیان و روز پیروزی و موفقیت ملت ایران است که با داشتن جوانانی برومند ، مصمم و با اراده ، عزم فتح قله های پیروزی و ساخت ایرانی قوی را کرده است.

ضرورت تجدید نظر در دکترین خاورمیانه‌ای ج.ا.ایران
  • ۱۴۰۴/۶/۲۸ - ۱۷:۴۶
  • توسط محسن شاطرزاده

* ضرورت تجدید نظر در دکترین خاورمیانه‌ای ج.ا.‌ایران

 

محسن شاطرزاده

۲۷ شهریور ۱۴۰۴

 

در شرایطی که آمریکا و رژیم صهیونیستی و کشورهای اروپایی همه تلاش خود را بر محو نام فلسطین و گسترش پیمان آبراهام و عادی سازی روابط کشورهای اسلامی با رژیم غاصب متمرکز کرده اند ، ضرورت دارد جمهوری اسلامی ایران برنامه اقدام (Action Plan) خود برای مقابله با این طرح شیطانی را تدوین کرده و به اجرا در آورد.  در این خصوص ذیلا نکاتی پیشنهاد می‌شود:

 

۱- ضرورت تجدید نظر در دکترین خاورمیانه‌ای و حمایت ایران از فلسطین در دو حوزه :

۱-۱ : حوزه دیپلماسی رسمی

۱-۲ : حوزه دیپلماسی غیر رسمی

 

۲-ضرورت غیر عربی کردن موضوع فلسطین و تلاش برای خارج کردن فلسطین از یک موضوع عربی و حتی اسلامی و تبدیل آن به یک موضوع جهانی و انسانی :

۲-۱ : مجموعه کشورهای عربی و اتحادیه عرب  ،  کشورهایی ضعیف ، ترسو ، همراه با اسراییل و آمریکا ، مخالف با حماس و انتفاضه فلسطین  و مخالف با ایران (حسود و بعضا دشمن) هستند و از این کشورها هیچ برنامه و طرحی برای مقابله با رژیم صهیونی و حمایت از ملت مظلوم فلسطین در نمی‌آید.

۲-۲ : پیگیری ها و اقدامات جمهوری اسلامی ایران با کشورهای عربی در موضوع حمایت از فلسطین در سالهای گذشته جز اتلاف وقت ، نتیجه دیگری به دنبال نداشته است چرا که عملا عمده کشورهای عربی و اتحادیه عرب در عمل متحدانی همراه و همدست با اسراییل و آمریکا عمل کرده‌اند نه در مقابل آنها.

۲-۳ : سازمان کنفرانس اسلامی زیر چتر عربستان و امارات و قطر (قارونهای عربی) ، تاکنون امکان اتخاذ هیچ تصمیم قاطع و عملیاتی برای مقابله با اسرائیل و حمایت از مردم مظلوم غزه و فلسطین نداشته‌اند و خروجی تمامی اجلاس‌های سران اسلامی مساوی با صفر بوده است.

 

۳- پیشنهادات برای دیپلماسی رسمی ج.ا.ایران:

۳-۱ : ضرورت جهانی کردن موضوع حمایت از مردم غزه و فلسطین و دنبال کردن  سیاست خاورمیانه ای ایران در خصوص فلسطین و حمایت از مردم غزه ، در خارج از مرزهای کشورهای عربی و خاورمیانه ،

۳-۲ : پیگیری مستمر و جدی موضوع فلسطین و حمایت از مردم مظلوم غزه در سازمانهای بریکس ، شانگهای ، اتحادیه آفریقا ، آلبا ، اکو ، آسه آن و حتی مجمع عمومی سازمان ملل و درخواست حضور نماینده فلسطین و‌مردم غزه به عنوان ناظر و سخنرانی و بیان جنایت‌های اسراییل و شرح آلام و رنجهای مردم غزه ،

۳-۳ : ارائه پیشنهاد تشکیل کمیته حمایت از فلسطین در سازمانهای یاد شده و ایجاد دفتر فلسطین در کشورهای آمریکای لاتین و آفریقا و جنوب شرق آسیا و شبه قاره هند و برخی کشورهای اروپایی و حضور پر رنگ فلسطین در سطح جهانی ،

۳-۴ : اعزام نمایندگان ویژه رئیس جمهور به کشورهای فوق‌الذکر و دعوت از آنها برای قطع روابط سیاسی و اقتصادی با اسراییل و بستن سفارت اسراییل و تحریم همه جانبه رژیم اشغالگر ،

۳-۵ : دعوت از سازمانها و‌کشورهای ذکر شده به ارسال کمک‌های بشر دوستانه و دارو و غذا به غزه. ۴- تقویت سازمان D8 که ایران جایگاه بهتر و نفوذ بیشتری دارد به جای سازمان کنفرانس اسلامی و پیشبرد موثرتر سیاست‌های جمهوری اسلامی در حوزه کشورهای اسلامی.

 

۴- پیشنهادات برای دیپلماسی غیر رسمی ج.ا.ایران :

۴-۱ : اجرای دکترین "رزمندگان بدون مرز" مطرح شده توسط مقام معظم رهبری در خطبه های نماز عید فطر سال ۱۳۹۸ در سراسر جهان و تشکیل جبهه جهانی آزادگان و شبکه مبارزین و آزادیخواهان جهان ،

۴-۲ : بین المللی کردن و توسعه محور مقاومت در خارج از خاورمیانه و گسترش آن به آمریکای لاتین و آفریقا و شبه قاره و آسیای جنوب شرق با توجه به ظرفیت‌های عظیم مردمی موجود در این مناطق در حمایت از فلسطین و مردم غزه ،

۴-۳ : حمله و آسیب زدن به منافع اسراییل و آمریکا در سراسر جهان توسط حلقه های مبارزین و آزادگان جهانی ،

۴-۴ : استفاده از ظرفیت‌های ضد صهیونیستی کلیسای رهایی بخش در آمریکای لاتین و حتی درون آمریکا و نیز ظرفیت ضد صهیونیستی ادیان شرقی ،

۴-۵ : شبکه سازی گسترده مبارزین و آزادیخواهان و آزادگان جهانی اعم از جوانان و نخبگان و اصحاب رسانه و دانشگاهیان و سازمانهای مردمی جهانی و ایجاد پلتفرمهای جهانی آزادگان در فضای مجازی و برنامه ریزی برای خیزش‌های مردمی بر علیه رژیم غاصب و آمریکا و حمایت از مردم مظلوم غزه (مثال : شبکه گسترده Patria Latina با بیش از یک میلیون عضو در سراسر آمریکای لاتین )

دهها کار وزارت امور خارجه
  • ۱۴۰۴/۴/۱۰ - ۱۳:۲۳
  • توسط محسن شاطرزاده

* ده‌ها کار وزارت امور خارجه

 

محسن شاطرزاده

۱۰ تیر ۱۴۰۴

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در تاریخ ۲۶ فروردین ۱۴۰۴ در دیدار مسئولان ارشد سه قوه کشور تاکید کردند:

"گفتگوهای عمان یکی از ده‌ها کار وزارت خارجه است. مسائل کشور را به گفت‌ وگوها گره نزنیم. به این گفت‌وگوها نه به صورت افراطی خوشبین هستیم و نه به صورت افراطی بدبین. البته به طرف مقابل خیلی بدبین هستیم اما به توانایی‌های خودمان خوش‌بین هستیم. مسائل کشور را به این گفتگوها گره نزنید، اشتباهی که در برجام کردیم اینجا تکرار نشود، در دوران برجام، کشور را شرطی کردیم و همه چیز را منوط کردیم به پیشرفت مذاکرات. سرمایه‌گذار وقتی می‌بینید که کشور منوط به مذاکره است، سرمایه‌گذاری نمی‌کند".

 

متاسفانه این توصیه رهبری جدی گرفته نشد و نه تنها از ده‌ها کار وزارت امور خارجه خبری نیست بلکه تمام هم و غم مسئولین وزارت امور خارجه صرف مذاکراتی شده که طرح فریبی بیش نبود و حتی امروز هم پس از تجاوز وحشیانه دشمن غدار ، ندای دعوت به ادامه مذاکره شنیده می‌شود و کشور معطل نتیجه مذاکراتی شده است که همه عقلای کشور آنرا بی نتیجه می‌دانند. ‌

 

قانون وظایف وزارت امور خارجه مصوب ۲۸ فروردین ۱۳۶۴ مجلس شورای اسلامی ، وظایف متعددی را بر عهده وزارت امور خارجه برمی‌شمارد که برخی از آنها بطور خلاصه عبارتند از : ‌

 

- بررسی، برقراری، تنظیم، حفظ و توسعه روابط جمهوری اسلامی ایران با سایر دولتها و سازمانهای سیاسی بین‌المللی و نظارت و‌اشراف بر سایر روابط خارجی. - ایجاد و اداره نمایندگیهای سیاسی و کنسولی در کشورهای خارجی و سازمانهای بین‌المللی .

 

- توجه و مراقبت دائم و اقدامات لازم و به موقع نسبت به وقایع بین‌المللی به ویژه وقایع جهان اسلام.

 

- همکاری با دستگاههای اجرایی کشور در جهت بررسی و تهیه طرحهای مربوط به‌برقراری و گسترش مناسبات اقتصادی، فرهنگی، علمی، فنی و غیره.

 

- فراهم آوردن موجبات و زمینه‌های شرکت و عضویت دستگاههای دولتی در مجامع، سازمانها و کنفرانسهای بین‌المللی.

 

- همکاری با وزارت ارشاد اسلامی و دستگاههای ذیربط در اشاعه فرهنگ اسلامی و فراهم آوردن زمینه‌های لازم برای خبرگزاریها و نمایندگیهای مطبوعاتی خارجی .

 

- همکاری با وزارت فرهنگ و آموزش عالی در انجام اموردانشجویان ایرانی خارج از کشور و بورسهای تحصیلی واگذاری و بالعکس به منظور بهره‌گیری ازاستعدادها و امکانات دانشجویان و اتباع ایرانی خارج از‌کشور.

 

- حمایت از مبارزات حق‌طلبانه مستضعفان بالاخص مسلمانان علیه مستکبران در هر نقطه جهان بدون‌دخالت در امور ملتهای دیگر بر اساس اهداف و سیاستهای خارجی کشور .

 

- تهیه و تنظیم متون معاهدات مربوط به تعیین خطوط مرزی و موافقتنامه‌های انتظامات سرحدی و‌رسیدگی و حل فصل اختلافات مربوط به خطوط سرحدی. ‌- ایجاد زمینه‌های لازم برای عقدقراردادها، عهدنامه‌ها، موافقتنامه‌ها و مقاوله‌نامه‌های دولت‌جمهوری اسلامی ایران‌با کشورهای جهان و سازمانهای بین‌المللی.

 

این روزها به برکت پیروزی کشورمان در تجاوز و جنگ تحمیلی ۱۲ روزه اسرائیل و آمریکا و شجاعت و اقدامات بی نظیر نیروهای مسلح کشورمان خصوصا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در انهدام و له کردن اسراییل متجاوز و استقبال بی‌نظیر امت اسلامی و آزادیخواهان جهان و پر آوازه شدن نام ایران در سطح جهان، دست وزارت امور خارجه از اقدامات میدانی پر شده است و ضرورت دارد از این فرصت کم نظیر نهایت استفاده در راستای منافع کشورمان بهره‌برداری شود و وقت مسئولان دولت و وزارت امور خارجه بیش از این برای مذاکرات بیهوده تلف نشود. قطعا مسئولین وزارت امور خارجه خوب می‌دانند چه باید کرد و طراحی های لازم را در دست دارند ، معهذا چند پیشنهاد زیر می‌تواند مثال‌هایی از ده‌ها کار وزارت امور خارجه باشد:

 

۱- اولویت دادن به دیپلماسی اقتصادی و تولید ثروت ملی از طریق توسعه روابط خارجی.

 

۲- گسترش همه جانبه روابط اقتصادی و سیاسی با کشورهای همسایه و استفاده از فرصت تجارت ۲۳۰۰ میلیارد دلاری.

 

۳- طراحی و اجرای پیمان‌ همکاری ویژه با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و جذب حداکثری آنها با توجه به اینکه نگاه این کشورها به قدرت برتر است و امروز قدرت مسلم ایران برآنها ثابت گشته و امکان جایگزینی ایران به جای آمریکا در تامین نیازهای امنیتی و نظامی و تکنولوژیک وجود دارد.

 

۴- توسعه گسترده و فوری روابط اقتصادی و سیاسی با پاکستان با توجه به عمق راهبردی ایران در پاکستان و حمایت همه جانبه مردم و دولت پاکستان از ایران در تجاوز رژیم صهیونیستی و آمریکا به کشورمان.

 

۵- توسعه روابط اقتصادی و سیاسی با مصر با توجه به حمایت و پشتیبانی مردم آن کشور از ایران در جنگ اخیر .

 

۶- توسعه روابط اقتصادی و سیاسی با کشورهای آزادیخواه جهان خصوصا ونزوئلا که پشتیبانی بی‌نظیر دولت و مردم آن کشور را شاهد بودیم.

 

۷- توسعه همه جانبه روابط اقتصادی و سیاسی و فرهنگی با کشورهای آفریقایی و اتحادیه آفریقا و نیز کشورهای عضو پیمان بریکس و شانگهای و اوراسیا و آسه آن.

 

۸- در اولویت قراردادن دیپلماسی تکنولوژی و دیپلماسی علمی با توجه به مزیت‌های نسبی و رقابتی و ظرفیت‌های علمی و تکنولوژیک کشورمان که در جلوی چشم جهانیان است.

 

۹- تقویت و توسعه تجارت حلال با دیگر کشورها با توجه به حجم تجارت ۶۰۰۰ میلیارد دلاری تجارت حلال در جهان و ظرفیت‌های بی نظیر کشورمان در تولید محصولات حلال.

 

۱۰- طراحی ویژه نظم جدید جهانی با توجه به جایگاه تردید ناپذیر کشورمان در نظم جدید و رایزنی مستمر با چین و روسیه و تشکیل مثلث هیات مدیره نظم جدید جهانی.

شهید امیر عبداللهیان ، وزیری مجاهد و در تراز انقلاب اسلامی
  • ۱۴۰۴/۲/۳۱ - ۰۸:۰۱
  • توسط محسن شاطرزاده

شهید امیرعبداللهیان؛ وزیری مجاهد و در تراز انقلاب اسلامی

 

محسن شاطرزاده

سفیر اسبق ج.ا.ایران در برزیل

۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ غروب روز ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ ، غروب غم انگیزی بود که دلهای میلیونها شیفته انقلاب اسلامی را متاثر و مملو از درد و اندوه کرد . پروازی که سرنشینانش از بهترین های امت بودند ، سقوط کرد و کشوری را به عزا نشاند. هر کدام از سرنشینان پرواز اردیبهشت ، عزیزی گرانسنگ و لایق شهادت بودند ، از شهید جمهور گرفته تا وزیر مجاهد و تا امام جمعه بی نظیر تبریز و استاندار خدوم آذربایجان که ذکر فضایل هرکدام شایسته نوشتن مقالات و کتابهای متعدد است ولی محدودیت این یادداشت مرا برآن می‌دارد که صرفا در مورد یکی از این شهدای عزیز که سالها افتخار آشنایی با او را داشتم چند سطری بنویسم . شهید عزیزی که مدال افتخار "وزیر مجاهد" را از مقام ولایت دریافت کرد و وزیر خارجه در تراز انقلاب اسلامی و دیپلماتی تمام عیار بود : شهید دکتر حسین امیر عبداللهیان

خصوصیات ویژه این شهید عزیز فراوان است و در اینجا به چند مورد آن بسنده می‌کنم:

 

۱- وزیر دانشمند : آن شهید دانشمند ترین وزیر خارجه جمهوری اسلامی بود که تمام مقاطع تحصیلی را در داخل کشور و در دانشکده وزارت خارجه و دانشگاه تهران در رشته روابط بین الملل با درجه ممتاز گذرانده و صاحب کرسی و کتاب‌ها و مقالات متعدد بود و از افتخارات حوزه سیاست خارجی و روابط بین‌الملل بود.

 

۲- دیپلمات کامل : امیر عبداللهیان تمام مدارج را دستگاه سیاست خارجی مرحله به مرحله و پله به پله طی کرد . از تحصیل در دانشکده وزارت خارجه تا کارشناسی اداره خلیج فارس و سپس ریاست اداره خلیج فارس ، معاونت سفارت بغداد ، سفارت بحرین ، مدیرکلی ، معاونت عربی آفریقایی وزارت خارجه و نهایتا کسب مقام وزارت با تکیه به شایستگی‌ها وتوانمندیهایی خودش و بدون تکیه به احزاب و جناحهای سیاسی و لابی گریهای مرسوم ، از او یک دیپلمات کامل و تمام عیار ساخته بود.

 

۳- وزیر مجاهد و خستگی ناپذیر: وزیر شهید با همتی وصف ناپذیر و تلاشی خستگی ناپذیر ، تمام وقت و وجود خود را وقف خدمت و مجاهدت برای کشور و تامین منافع ملی و مقابله با دشمنان مستکبر و شیطان صفت کرده و در راه خدمت به امت شهید پرور و خانواده شهدا و رزمندگان اسلام و مقاوت اسلامی سر از پا نمی شناخت.

 

۴- وزیری مومن به ارزشهای انقلاب : آن شهید عمیقا مومن به ارزشهای انقلاب بود و با صداقت و اخلاص و اخلاق و انصاف خاص خودش جلوه مجسم انقلاب اسلامی در میدان‌های جهانی بود . وزیری که دوست و دشمن به بزرگی او اعتراف داشتند و برای اولین بار در تاریخ سازمان ملل ، هم در مجمع عمومی و هم در شورای امنیت به یاد او و رئیس جمهور شهید یک دقیقه سکوت برگزار کردند و در مراسم وداع او و شهید جمهور ، مقامات بیش از ۷۵ کشور و نمایندگان بیش از ۶ میلیارد جمعیت جهان در ایران حضور یافته و ادای احترام کردند.

 

۴- وزیر رزمنده و مظلوم : امیر عبداللهیان رزمنده بسیجی بود و بیش از ۲۰ ماه در جبهه های نبرد حضور داشت . قلبش با رزمندگان می تپید و یاور شهید حاج قاسم سلیمانی بود و تمام هم و وقت خودش را در صحنه دیپلماسی وقف میدان و صحنه مبارزه با دشمن و کمک به رزمندگان مقاومت کرده بود.

 

۵- وزیر عاشق مقاومت و عین مقاومت : شهید امیر عبداللهیان با تمام وجود در خدمت مقاومت بود . او وزیر خارجه مقاومت و مدافع قدرتمند و توانا و زبان گویای مقاومت در محافل بین المللی بود . تمام زندگی او وقف مقاومت بود . او عاشق مقاومت و اصلا عین مقاومت بود . با شهادت او مقاومت یتیم شد و صدای رسای مقاومت ضعیف شد.

 

۶- وزیری همراه با میدان و از جنس حاج قاسم : امیر شهید ، یار و یاور شهید حاج قاسم بود . او وحدت میدان و دیپلماسی را عینیت بخشید و خط بطلانی بر دیگاه یاوه گویان تقابل میدان و دیپلماسی کشید . او قوت دیپلماسی را در قدرت میدان می‌دید و نقش بی‌نظیر او در تکمیل عملیات غرور آفرین "وعده صادق" مصداق عملی وحدت میدان و دیپلماسی بود . همزمان هم دیپلمات بود و هم مرد میدان بود . او زبان گویای میدان در صحنه بین الملل بود . هر اقدام او موجب شور ملی و قوت میدانی و قدرت بین المللی بود . او به راستی امیر دیپلماسی بود.

 

۷- وزیری صادق ، با اخلاق و متواضع : وزیر شهید ، در مناعت طبع و بزرگ منشی بی‌نظیر بود . از هرگونه ریا و دنیا طلبی فارغ بود. مجموعه ای از اخلاص و اخلاق و انصاف بود . با دشمن هم صریح و با صلابت ولی با احترام و فاخر صحبت می‌کرد . او دیپلماتی فاخر و در تراز انقلاب اسلامی بود .

 

۸- وزیری ساده زیست ، از جنس مردم و با مردم: امیر شهید ، از جنس مردم و با مردم و درخدمت مردم بود . از کودکی رنج یتیمی و فقر و محرومیت را چشیده بود . خودش را وقف مردم کرده بود . خدمات اجتماعی زیادی درجامعه و در محله محروم خودش داشت . در خدمت به مادران شهید و خانواده شهدا سر از پا نمی‌شناخت . او وزیری یگانه بود و گوهری ارزشمند از میان مردم و درمیان مردم بود.

 

۹- وزیری با برنامه : وزیر مجاهد ، جزو معدود وزرای خارجه بود که دارای برنامه مدون برای دستگاه سیاست خارجی بود . او طرح تحول سیاست خارجی را نوشت و شروع به اقدام نمود . او دیپلماسی متوازن ، فعال ، هوشمند و پویا با همه مناطق جهان را وجه همت خود قرار داد . از همه فرصتها برای تامین منافع ملی استفاده می‌کرد . سیاست همسایگی را در اولویت قرار داد . روابط با عربستان و بحرین و مصر را احیا کرد . با تلاش خستگی ناپذیر خود ، عضویت ایران در سازمانهای بین المللی مهم مانند بریکس و شانگهای را تحقق بخشید . سیاست نگاه به شرق ، توجه به چند جانبه‌گرایی ، توسعه همکاریها با کشورهای آفریقایی و عربی و آمریکای لاتین را در اولویت تعاملات بین المللی قرارداد . در عین ادامه گفتگوهای هسته‌ای با آمریکا و کشورهای اروپایی ، هيچگاه مذاکرات را در اولویت کارهای وزارت خارجه قرار نداد و از نظر او، مذاکرات هم یکی از ده‌ها وظیفه وزارت خارجه بود. اقدامات او سطح انتظارات از وزیر خارجه را آنچنان بالا برد که پس از او هر وزیر خارجه‌ای ناچار است راهش را ادامه دهد . او روزنه غربزدگی در سیاست خارجی را کور کرد و آفت‌های دستگاه سیاست خارجی را تا حدودی زدود.

 

۱۰- وزیری مخلص و اهل تعامل و گفتگو : وزیر شهید ، از سعه صدر بی نظیری برخوردار بود . با حلم و صبر کم نظیری نظرات و دیدگاه‌های مختلف حتی مخالفین خودش را می‌شنید و با آنها تعامل داشت. معتقد به اندیشه جامعه نخبگان کشور بود و از نظرات آن‌ها استفاده می‌کرد . برای اولین بار در تاریخ وزارت خارجه ، هیات اندیشه ورز تشکیل داده و برای نظرات هیات اندیشه ورز جایگاه ویژه‌ای قائل بود . از هرگونه تصلب در دیدگاه به دور بود و مصداق کامل آیه شریفه "فبشر عبادالدین القول فیتبعون احسنه" بود.

 

۱۱- وزیری صریح و با صلابت در برخورد با دشمن : ایشان در برخورد با دشمن با صلابت ، صریح وقدرتمند ظاهر می‌شد . از هرگونه تردید و محافظه کاری رایج در جهان سیاست به دور بود . به ارزشهای انقلاب اسلامی وفادار بود و در همه میادین بین المللی با سربلندی از انقلاب دفاع می‌کرد. او به حق وزیری در تراز انقلاب اسلامی بود و دوست و دشمن به چشم احترام به او می‌نگریستند.

 

۱۲- دیپلماتی فاخر و انقلابی : امیر عبدللهیان به حق یک دیپلمات انقلابی بود . با صراحت و بدون لکنت در همه صحنه های بین المللی از انقلاب و ارزش‌های آن دفاع می‌کرد . صریح و با اخلاق و مودب بود . در عین صراحت و صلابت ، با دشمنان انقلاب هم فاخر و با احترام گفتگو می کرد . از هیچ فرصتی برای رساندن پیام انقلاب فروگذار نبود . او سفیر واقعی انقلاب اسلامی و دیپلماتی فاخر بود.

 

* امیر دیپلماسی : وزیر شهید به حق لایق کسب مدال افتخار رهبری بود که او را "وزیر مجاهد" نامیدند . او ثمره تربیت انقلاب اسلامی و از رویش‌های بی‌نظیر انقلاب بود . او با تمام وجود ، صحنه دیپلماسی را تبدیل به صحنه نبرد با استکبار و دفاع از مظلومین کرده بود و به حق"امیر دیپلماسی" بود . طوبی له و حسن مآب

تاملاتی در باب گفتگوهای هسته‌ای ابران و آمریکا
  • ۱۴۰۴/۲/۲ - ۱۴:۳۱
  • توسط محسن شاطرزاده

تاملاتی در باب گفتگوهای هسته‌ای ایران و آمریکا

 

 

محسن شاطرزاده

۲ اردیبهشت ۱۴۰۴

دومین دور از گفتگوهای هسته‌ای ایران و آمریکا با میانجی‌گری کشور عمان در شهر رم ایتالیا برگزار گردید و روسای هیات‌های دو کشور هر کدام با احتیاط خاصی از مثبت بودن و رو به جلو رفتن مذاکرات سخن گفته و ابراز خوش‌بینی به نتیجه مذاکرات کرده اند .

هر چند که هنوز قضاوت کردن در خصوص نتیجه مذاکرات زود است ولی به تعبیر مقام معظم رهبری نه خوش بینی بیش از حد جایز است و نه بدبینی افراطی ، اما تاملاتی وجود دارد که ذیلا بصورت کوتاه اشاراتی به آنها میشود:

 

۱- این گفتگوها ، دوئل واقعی رهبران دو کشور است و هدایت و تدبیر مذاکرات مستقیما در دست رهبران دو کشور قراردارد ، لذا بازی شطرنج دقیق و حساسی بین دو کشور در جریان است که همه لشکر باطل و کفر در یک طرف و همه لشکر حق و ایمان هم در طرف دیگر قرار گرفته اند و از آنجا که سکان‌دار لشکر حق ، حکیمی خردمند ، با هوش ، با ایمان ، لبریز از تجربه و آشنا به نیرنگها و شیطنت‌های شیطان بزرگ است ، جای نگرانی نیست و امید به پیروزی جبهه حق می‌رود.

 

۲- آقای دکتر عراقچی عملا در جایگاه فرستاده ویژه رهبری ایفای نقش می‌کند نه جایگاه وزیر امور خارجه دولت ، لذا هر‌گونه حاشیه سازی برای تیم مذاکره کننده و برخوردهای جناحی مردود است و همگان باید در تقویت ایشان اهتمام داشته باشند.

 

۳- هر چند که ترامپ نیاز جدی به این مذاکرات و حل مسئله هسته‌ای ایران دارد ولی رفتار ترامپ و سکوت و تاخیر در موضعگیری ، موجب نگرانی بوده و قبول سخاوتمندانه پیشنهادات ایران از طرف آمریکا باعث ایجاد تردید در نیات ترامپ و در دست داشتن پلن B توسط آمریکا شده و باید هوشیار بود.

 

۴- طراح اصلی شیطنت‌های آمریکا در پشت صحنه ، اسرائیل و انگلیس هستند . هوشیاری در مقابل دسیسه ها و شیطنت‌های خبیثانه این دو کشور باید مضاعف شود.

 

۵- نگرانی جدی نسبت به فریبکاری ترامپ و تیم آمریکایی وجود دارد . با توجه به مطالعات گسترده روانشناسانه و جامعه شناسانه اندیشکده های آمریکایی و انگشت گذاشتن روی نقاط ضعف جامعه ایرانی ، بیم آن می‌رود که طرح فریب ترامپ متوجه از هم پاشیدگی درونی در جامعه ایرانی و از بین بردن اتحاد و انسجام جامعه باشد . ضرورت دارد همه احزاب و جناحهای سیاسی کشور منافع ملی را در سرلوحه توجهات خود قرارداده و از هرگونه دوقطبی و ایجاد اختلاف در جامعه پرهیز کنند و همه انرژی خود را صرف پشتیبانی و حمایت از تیم مذاکره کننده کنند.

 

۶- استفاده گسترده آمریکا از ابزار تکنولوژیک و خصوصا هوش مصنوعی در مدیریت مذاکرات می‌تواند موجب غافلگیری تیم ایرانی شود لذا ضرورت دارد تیم مذاکره کننده ایرانی هم از یک تیم نخبه و خبره هوش مصنوعی برای کمک به مذاکرات و آنالیز گفتگوها و اتخاذ تصمیم دقیقتر کمک بگیرد.

 

۷- با توجه به نگاه اقتصادی و منفعت جویانه ترامپ ، ضرورت دارد تیم خبره اقتصادی کشور در کنار تیم سیاسی مذاکره کننده حضور داشته و با ارائه پلن اقتصادی قابل اجرا و طراحی پروژه‌های اقتصادی اولویت دار کشور و به دور از هرگونه رویا پردازی و خیالبافی ، نسبت به عملیاتی نمودن بده و بستانها اقدام نمایند.

 

۸- تحریم ابزار آمریکا برای مهار ایران و فشار بر ایران است . با توجه به خصومت ماهوی و دشمنی ذاتی آمریکا و غرب با انقلاب اسلامی ایران ، هرگز آمریکا این ابزار خود را از دست نخواهد داد و تحریم‌ها هرگز بطور کامل لغو نخواهند شد ولی احتمال دارد که توافقی بینابین صورت پذیرد و در قبال پایین آوردن غنی سازی ۶۰ درصد به ۲۰ درصد ، حداقل نسبت به لغو تحریم‌های نفتی و بانکی و کشتیرانی اقدام شود.

 

۹- ترامپ اگر به این نتیجه برسد که حمله به ایران برای آمریکا هزینه ندارد و یا هزینه کمی برای آمریکا دارد ، هیچ تردیدی برای حمله به ایران نخواهد کرد و به ایران حمله خواهد کرد‌. ضرورت دارد قوای مسلح کشور در مدت مذاکره در اوج قدرت و آمادگی خود باشند تا چشم طمع آمریکا کور شود . تقویت مبارزین یمنی برای مقابله به ناوهای آمریکایی یک اقدام استراتژیک و کمک کننده خواهد بود.

 

۱۰- با توجه به اینکه مجوز لغو بخش اعظم تحریمها در دست کنگره آمریکاست ، پیشنهاد می‌شود تیم ایرانی درخواست کند که نماینده کنگره آمریکا هم در مذاکرات حضور داشته باشد تا هم بعدا دبه‌ای در کار نباشد و هم ضمانت توافقات مذاکره‌کنندگان بیشتر شود.

 

۱۱ - ترامپ تلاش زیادی دارد که اروپا را از صحنه مذاکرات دور کند و خودش یک تنه طرف مذاکره با ایران باشد . با توجه به حساسیت‌های امنیتی و حیثیتی اروپا و به منظور خرید زمان و اطاله مذاکرات ، پیشنهاد می‌شود به هر نحو ممکن مذاکره با اروپا و حتی روسیه و چین در دستور کار ایران باشد.

 

۱۲- ارتباط و رایزنی مستمر مذاکره کننده ایرانی با چین و روسیه می‌تواند به اقتدار تیم ایرانی بیفزاید.

 

۱۳- استفاده وسیع و هدفمند از ابزار رسانه و خصوصا فیلم در صدا و سیما و حتی سینما و تولید محتوا در فضای مجازی به منظور حساس کردن مردم به فریب کاریها و شیطنت آمریکا ، تقویت وحدت و انسجام اجتماعی کشور ، افزایش دانش عمومی نسبت به مذاکرات و در دست داشتن ابتکار برای روایت اول اخبار از ضروریات است.

امکان سنجی گزینه نظامی آمریکا علیه ج.ا.ایران
  • ۱۴۰۴/۱/۱۷ - ۱۲:۳۵
  • توسط محسن شاطرزاده

امکان سنجی گزینه نظامی آمریکا علیه ج. ا. ایران

 

محسن شاطرزاده

۱۷ فروردین ۱۴۰۴

 

دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا ، به دنبال ارسال نامه‌ای خطاب به رهبری و بر اساس همان روش همیشگی خود یعنی ارعاب و قلدری ، تهدید به استفاده از گزینه سخت نظامی بر علیه ایران و نابودی زیر ساخت‌های کشور کرده است . هر چند که پاسخ نامه ترامپ متناسب با لحن و ادبیات خودش داده شده ولی کماکان رسانه های غربی و نیز رسانه های وابسته داخلی تلاش بر این دارند که ترس از جنگ و استفاده از گزینه نظامی توسط آمریکا را برای ارعاب مردم کشورمان و ایجاد فضای یاس و ناامیدی ، ترویج کنند .

 

* سوال اینجاست که استفاده آمریکا از گزینه نظامی تا چه حد امکان پذیر است؟ در پاسخ باید گفت که هر چند در برابر دشمن هرگز نباید غافل شد و همه گزینه ها در سخت ترین وجوه ممکن باید جدی گرفته شود ولی اگر بخواهیم در یک کلمه پاسخ دهیم باید بگوییم:

" جنگ نخواهد شد و توافقی هم صورت نخواهد گرفت"

دلایل متعددی برای این مدعا وجود دارد:

 

* دنیس کوسینیچ دیپلمات برجسته آمریکایی می گوید:

- در صورت حمله به ایران، این آمریکاست که متلاشی می‌شود ،

- قیمت نفت تا هر بشکه ۲۰۰ دلار بالا می‌رود که منجر به فلج شدن اقتصاد جهانی خواهد شد؛

-  تنگه هرمز بسته خواهد شد؛

- ایران توانایی هدف قرار دادن تأسیسات نفت کشورهای منطقه را دارد؛

- رکود اقتصادی آمریکا مشابه بحران ۲۰۰۸ایجاد شده و موجب فروپاشی بازارهای مالی خواهد شد؛

- بورس آمریکا سقوط خواهد کرد و اقتصاد آمریکا نابود خواهد شد ؛

- ناآرامی های سیاسی در داخل ایالات متحده به وجود خواهد آمد که ممکن است به سقوط دولت جمهوری‌خواه منجر شود ؛

-  انفجار داخلی در اسرائیل به دلیل پیامدهای جنگ صورت خواهد پذیرفت که ممکن است سقوط دولت نتانیاهو را تسریع کند.

 

* آکوپوف تحلیلگر روس و ستون نویس "ریانوستی"  با اشاره به تهدیدهای اخیر رئیس‌جمهور آمریکا می‌گوید : "دونالد ترامپ هرگز جرأت حمله به ایران را نخواهد داشت" و اضافه می‌کند : جنگ تمام عیار با درگیری مستقیم آمریکا، بی‌ثباتی در خاورمیانه (منطقه‌ای حیاتی برای واشنگتن)، افزایش سرسام آور قیمت نفت و در نهایت، تبدیل ایران به یک قدرت اتمی را به دنبال خواهد داشت و ترامپ این را می‌فهمد و به همین دلیل هرگز جرأت حمله به ایران را نخواهد داشت کما اینکه آمریکا حتی در دوران جنگ‌طلبان نیز جرأت حمله به ایران را نداشت.

 

* به نوشته آکسیوس ، دولت ترامپ پاسخی رسمی از ایران به نامه خود دریافت کرده است که واشنگتن را بر آن داشته تا مذاکرات غیرمستقیم را بررسی کند و میانجیگری عمان را که در توافق هسته‌ای قبلی موفقیت آمیز بود، رد نکند. این تغییر در موضع آمریکا نشان دهنده سردرگمی آشکار در دولت آمریکا ، به ویژه پس از شکست سیاست «فشار حداکثری» برای دستیابی به اهدافش می‌باشد.

- با توجه به عقب نشینی دولت آمریکا از رویارویی مستقیم با ایران( به دلیل اینکه معتقد است این فشارها به نتیجه مطلوب نمی رسد)، ناامیدی اسرائیل و متحدانش در منطقه بشدت افزایش یافته است.

- این داده‌ها روشن می کند که چرا دولت آمریکا از مواضع تند خود در قبال ایران عقب‌نشینی کرد، که لاجرم بر رژیم صهیونی تأثیر منفی گذاشت، زیرا رژیم اشغالگر امیدوار بود با حمایت بی‌قید و شرط آمریکا، رویارویی را به نفع خود حل کند. اما با تغییر محاسبات، تل آویو خود را در مقابل محور مقاومت تنها دیده و در نتیجه باعث ایجاد حالت وحشت و ناامیدی در محافل اسرائیلی شده است.

 

* ️ده دلیل جدی برای رد احتمال جنگ آمریکا با ایران از زبان رسانه‌های خارجی :

 

۱. هزینه‌های نجومی جنگ (Forbes): نشریه فوربس گزارش داده که هزینه درگیری نظامی با ایران حتی در مقیاس محدود، می‌تواند در سه ماه نخست بین ۶۰ میلیارد تا ۲ تریلیون دلار باشد. این رقم، هزینه‌ای سنگین برای اقتصادی است که با چالش‌های داخلی نیز مواجه است.

 

۲. پیچیدگی‌های جغرافیای سیاسی منطقه (Responsible Statecraft): این اندیشکده تأکید می‌کند که هرگونه جنگ با ایران می‌تواند موجب آشفتگی در منطقه و ایجاد زنجیره‌ای از بحران‌های ثانویه شود، از جمله تهدید به بسته شدن تنگه هرمز و تأثیرگذاری بر بازار جهانی انرژی.

 

۳. احتمال واکنش‌های غیرقابل پیش‌بینی ایران (Brookings Institution): تحلیل‌گران بروکینگز هشدار می‌دهند که اقدام نظامی علیه ایران ممکن است با واکنش‌های شدید، غیرمتقارن و فراتر از انتظار مواجه شود، از حملات به پایگاه‌های آمریکا گرفته تا تحریک جبهه‌های منطقه‌ای.

 

۴. فشار افکار عمومی داخلی در آمریکا (Pew Research Center): بر اساس نظرسنجی‌های مرکز پژوهشی Pew، بیش از نیمی از مردم آمریکا با ورود کشورشان به یک جنگ جدید در خاورمیانه مخالفند، حتی اگر تهدیدات لفظی وجود داشته باشد.

 

۵. درس‌های تاریخی از جنگ‌های پرهزینه گذشته (Brown University): گزارش‌های دانشگاه براون نشان می‌دهد که جنگ عراق بیش از ۲.۴ تریلیون دلار هزینه داشته و پیامدهای اقتصادی و انسانی آن هنوز ادامه دارد. این تجربه تلخ، به‌ویژه برای تصمیم‌سازان آمریکایی، یک هشدار روشن است.

 

۶. عدم اجماع بین‌المللی برای اقدام نظامی: در فضای فعلی، هیچ اجماع سیاسی یا بین‌المللی برای اقدام نظامی علیه ایران وجود ندارد. حتی متحدان سنتی آمریکا در اروپا، برخلاف گذشته، تمایلی به همراهی در یک جنگ جدید ندارند.

 

۷. اولویت داشتن چالش‌های دیگر برای واشنگتن: رسانه‌های تحلیلی مانند Atlantic Council یادآور می‌شوند که تمرکز راهبردی آمریکا عمدتاً روی چین، روسیه، و مسائل داخلی است و درگیری در منطقه‌ای دیگر می‌تواند این تمرکز را مختل کند.

 

۸. خطرات اقتصادی برای بازار جهانی انرژی: ایران نقش مهمی در امنیت انرژی منطقه دارد. هرگونه درگیری نظامی می‌تواند به جهش شدید قیمت نفت منجر شود، که تأثیرات مستقیم بر اقتصاد جهانی، از جمله آمریکا خواهد داشت.

 

۹. آسیب‌پذیری زیرساخت‌ها و منافع آمریکا در منطقه: مراکز مطالعاتی هشدار داده‌اند که پایگاه‌های نظامی و ناوهای آمریکا در منطقه، در معرض تهدید پاسخ‌های ایران هستند، و این موضوع موجب افزایش تلفات و فشارهای داخلی می‌شود.

 

۱۰. خطر خروج ایران از چارچوب‌های بین‌المللی: جنگ ممکن است ایران را به سمت اقدامات جدی‌تر مانند خروج از معاهده NPT و افزایش فعالیت‌های هسته‌ای سوق دهد، که تبعات غیرقابل پیش‌بینی امنیتی برای منطقه و جهان خواهد داشت. آشفتگی در منطقه و ایجاد زنجیره‌ای از بحران‌های ثانویه شود، از جمله تهدید به بسته شدن تنگه هرمز و تأثیرگذاری بر بازار جهانی انرژی.

 

* البته اگر امکان حمله برای استعمارگران کنونی،  فراهم بود، در این زمینه کمترین تردید به خود راه نمی‌دادند. اما محاسبات آنان و خاصه تبعات مخاطره‌آمیز جنگ، هيچگاه اجازه تجاوز نظامی به ایران را به استعمارگران نداده است. این محاسبات کماکان پابرجاست.

 

** تجربیات و اسناد قطعی و متعدد نشان داده ، انسجام داخلی و اراده و توانمندی در عکس‌العمل به تهدید و تهاجم ، کلیدی ترین عامل در بازداشتن دشمنان از هر گونه شرارت علیه ایران اسلامی بوده است.

 

* تمرکز تجهیزات نظامی دشمنان در منطقه غرب آسیا خصوصا خلیج فارس به معنای منتفی شدن تهدید نظامی و برجسته شدن عملیات روانی و اثرگذاری بر بخش‌ها و شاخص‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشور است. در عملیات روانی دشمنان بدنبال آن هستند تا چیزی را که در تهاجم نظامی نمی‌توانند بدست بیاورند در فضاسازی‌های تبلیغاتی کسب کنند. همه حواس ها باید در این نقطه متمرکز شود و جدی‌ترین نقطه تهدید دقیقا از همین جا نشأت می‌گیرد